تحقیق کامل پیرامون مارها و انواع گونه آنها
بیش از 2500 نوع مختلف مار وجود دارد. مارها جزو گروه خزندگان هستند و شناسایی آنها بسیار ساده است زیرا بدن دراز و باریک مشخصی دارند و دست و پا ندارند. خانواده مارهامارها با تمساح ها، مارمولکها و لاک پشتها که همگی جزو خزندگان هستند از یک خانواده اند. خزند…
دسته بندی: جزوات» سایر موارد
فرمت فایل دانلودی: zip
فرمت فایل اصلی: DOC-pptx
تعداد صفحات: 9
حجم فایل: 3,738 کیلوبایت
بیش از 2500 نوع مختلف مار وجود دارد. مارها جزو گروه خزندگان هستند و شناسایی آنها بسیار ساده است زیرا بدن دراز و باریک مشخصی دارند و دست و پا ندارند.
خانواده مارها
مارها با تمساح ها، مارمولکها و لاک پشتها که همگی جزو خزندگان هستند از یک خانواده اند. خزندگان پوست پولک دار دارند و خونسردند، یعنی دمای بدن آنها ثابت نیست و متناسب با دمای محیط تغییر میکند بنابراین مارها اغلب بین آفتاب و سایه حرکت میکنند که خودشان را گرم و خنک کنند.
مارها کجا زندگی میکنند؟
مارها در زیستگاههای متفاوتی زندگی میکنند، بیشتر مارها یا روی زمین یا روی درخت زندگی میکنند اما بعضی دیگر بیشتر اوقات را در زیرزمین و حتی تعدادی نیز در زیر آب در رودها و دریاها زندگی میکنند.
این یک مار سبز علفی است که در میان علفها و بوته ها زندگی میکند اما از درخت هم بالا میرود و در رودها نیز شنا میکند
مارها در بسیاری از قسمتهای دنیا وجود دارند اما در مناطق استوایی گرمسیری بیشتر دیده میشوند زیرا گرما کمک میکند که دمای بدنشان بالا بماند. اما مارها در انواع جاها میتوانند زندگی کنند؛ در بیابانها، کوهستانهای مرتفع و سرد و حتی در دایره قطبی!
انواع مارها
اگرچه بدن انواع مارها شبیه هم است اما شکل یکسانی ندارند. طول بعضی مارها میتواند پنج برابر قد انسان باشد درحالی که بعضی دیگر کوچکتر از کف پای انسان هستند. نقش روی پوستشان هم بسیار متفاوت است.
آیا مارها خطرناکند؟
مارها انواع زیادی دارند اما بیشتر آنها برای انسان بی خطرند. حدود 400 نوع آنها نیش سمی دارند اما فقط تعداد کمی از آنها میتوانند سبب جراحات جدی به انسان شوند.
اگرچه مارها در اکثر قسمتهای دنیا پیدا میشوند، اما در دنیای وحش ایرلند یا نیوزلند وجود ندارند
اسکلت و شکل مار
اگرچه ممکن است در نگاه اول نتوانید بگویید، اما تفاوتهای مهمی در شکل مارها وجود دارد. با نگاهی به شکل مار اغلب میتوان گفت که در چجور جایی زندگی میکند.
بدن مارها سه شکل اصلی دارد:
مارهای گرد اغلب زیرزمین زندگی میکنند. شکلشان آنها را قادر میسازد براحتی از میان خاک و شن عبور کنند. بعضی مارهای زیرصاف روی درخت زندگی میکنند، شکلشان به آنها کمک میکند به سطوح زبر مانند پوست درخت بچسبند. مارهای باریک هم اغلب روی درخت زندگی میکنند. شکلشان به آنها کمک میکند هنگام خزیدن از شاخه ای به شاخه دیگر جایشان سفت و محکم باشد.
بعضی مارها میتوانند شکلشان را برای مدتی تغییر دهند به عنوان مثال افعی های اروپایی میتوانند بدنشان را پهن کنند، آنها هنگامی که در آفتاب دراز کشیده اند! این کار را انجام میدهند. با پهن کردن بدنشان قسمت بیشتری در مقابل آفتاب قرار میگیرد و سریعتر میتواند گرما را جذب کنند.
بعضی مارها نسبت به بعضی دیگر بسیار نازکتر و سبکترند، مارهایی که کوتاه و کلفت هستند مانند بعضی از افعی ها و پیتونها (اژدرمار) معمولا آهسته حرکت میکنند و حیوانات دیگر را تعقیب نمیکنند یا از درخت بالا نمیروند.
اسکلت مار
اسکلت مارها از جمجمه، ستون فقرات و دنده ها تشکیل شده است. ستون فقرات (مهره ها) از تعداد زیادی استخوان کوچک به نام مهره تشکیل شده است. مارها از هر حیوان دیگری بیشتر مهره دارند.
دنده ها استخوانهای منحنی شکلی هستند که به گردن و ستون مهره های مار متصل هستند. مارها بین 150 تا 450 دنده دارند. اینها تعداد زیادی ماهیچه که مار برای حرکت و شکار به آنها نیاز دارد را نگه میدارند
مارها با فکشان می شنوند!!!
فکر می کنیدوقتی مارهای زنگی دمشان را تکان می دهند صدای تکان خوردن حلقه های روی دمشان را می شنوند؟ مدت زمان زیادی است جانورشناسان به دنبال پاسخ این سوال هستند: مارها که گوشهای خارجی ندارند پس چطور صداها را می شنوند؟ گروهی پژوهشگر در جدیدترین بررسی ها نشان دادند که امواج صوتی ارتعاشاتی را در جمجمه مار پدید می آورد و گوش داخلی او این ارتعشات را احساس می کند! بروس یانگ زیست عصب شناس دانشگاه ماساچوست که در این تحقیق شرکت نداشته میگوید: براساس افسانه های قدیمی و کهن مارها ناشنوا هستند. اما بررسی رفتار شناختی مارها نشان میدهد که آنها میشنوند و حالا این پژوهش جدید یک گام جلوتر رفته و توضیح میدهد که مارها چگونه میشنوند.
امواج صوتی در انسان از طریق هوا جا به جا شده و به پرده گوش انسان برخورد میکند و موجب حرکت استخوانچه های کوچک و لرزش سلولهای مویی بسیار کوچک گوش داخلی میشود. این لرزه ها در ادامه به شکل ایمپالس های عصبی به سمت مغز حرکت میکند. ساختمان گوش داخلی مارها کامل است و فقط پرده گوش ندارد. اما درعوض گوش داخلی آنها مستقیما به استخوان فک پایینی آنها متصل است. استخوان فک پایینی مار هنگام حرکت در نزدیکی زمین قرار میگیرد. بررسی های پیشین این را هم نشان داده بود که ارتعاشاتی که از طریق زمین منتقل میشوند (مثل صدای پای شکارچی یا شکار) استخوان فک مار را می لرزاند و این لرزشها تقویت کننده سیگنالی هستند که از گوش داخلی به مغز فرستاده میشوند. اما آنچه تاکنون نامشخص مانده بود این بود که مار چگونه صداهایی را که از هوا منتقل میشود میشنود؟
کریستین کریستنسن زیست شناس دانشگاه آراهوس دانمارک برای بررسی این موضوع روی گونه ویژه ای از مارها به نام پیتون توپی تمرکز کرد. کریس دراین باره میگوید: تحقیق روی این پیتون ها راحت نبود. نمیشود مار را هم مثل موش طوری آموزش داد که به صداها با رفتار های ویژه و مشخصی پاسخ دهد.
در عوض او و همکارانش الکترودهایی را به سر مارها متصل کردند و از طریق این الکترودها فعالیت سلولهای عصبی را که گوش داخلی مارها را با مغزشان مرتبط میکند مانیتور کردند. ماره درون قفسی قرار گرفته و بلندگویی بالای قفس آنها قرار داده شد. سپس در فواصل زمانی مناسب صدایی از طریق بلندگو پخش شد. اما مارها هیچ واکنشی به صداها نشان ندادند گروه کریستین می خواستند ببینند که آیه اصلا اعصاب هیچ پالس الکتریکی را تقویت میکنند یا خیر؟ در کمال تعجب آنها دیدند که نه تنها پالس تولید میشود بلکه پالس های عصبی تولید شده بسیار قدرتمند بودند (پالس های تولید شده فرکانسی بین 80 تا 160 هرتز داشتند) آنها همچنین دریافتند مارها به ارتعاشاتی که که این صداها در زمین موجب میشدند واکنشی نشان نمیدهند چرا که آنقدر ضعیف هستند که نمیتوانند موجب فعالیت عصبی شوند.
علاوه بر این هنگامیکه دانشمندان حسگری را به جمجمه مار متصل کردند متوجه شدند امواج صوتی موجب ایجاد ارتعاشات کافی در استخوان جمجمه میشوند (مستقیما از راه هوا) و مارها میتوانند آنرا حس کنند.
سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که این پدیده (شنیدن صدا) در مارهای دیگر چگونه انجام میشود. یانگ دراین باره میگوید: بررسی های پیشین نشان داده است انواعی از مارها ارتعاشات را از طریق زمین بهتر حس میکنند. بنابر این میتوان گفت ممکن است توانایی آنها در دریافت امواج صوتی از طریق هوا کاهش یافته باشد. از آنجا که بسیاری از صداها آنقدر ضعیف هستند که بتوانند ارتعاشات منتشر شده از طریق زمین را که مارها میتوانند آنرا حس کنند موجب شوند. بنابراین داشتن همزمان دو توانایی گفته شده به آنها کمک میکند که بتوانند طیف وسیعی از نویزها و صداهارا تشخیص دهند.
از آنجا که تعدادی از سمندرها و قورباغه ها نیز پرده گوش ندارند بنابراین میتوان گفت آنها نیز به همان شیوه ای میشنوند که مارها میشنوند.
یانگ در ادامه با اشاره به راه های دیگری که به مارها در احساس ارتعاشات در هوا و زمین کمک میکنند می افزاید: می دانیم که مارها اندام های حسی ویژه ای در پوست و سرشان دارند که احتمالا تحت تاثیر ارتعاشات قرار می گیرند. علاوه بر این شواهدی وجود دارد که نشان میدهد مارها ارتعاشات را در طول بدنشان تشخیص میدهند. بنابراین میتوان گفت که با وجود تمام اطلاعات و شواهدی که درباره شیوه احساس صدا و ارتعاشات در مار ها وجود دارد بازهم نمیتوان گفت که به پایان کار رسیده ایم و کاملا درک کرده ایم که مارها چگونه صداها و ارتعاشات را احساس میکنند. هنوز هم چیزهای بسیاری وجود دارد که باید کشف شوند و ما هنوز به نیمه راه هم نرسیده ایم